۱۳۸۹ آذر ۴, پنجشنبه

جناب آقای دکتر منصوری لاریجانی عزیز

جناب آقای دکتر منصوری لاریجانی عزیز

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر منصوری لاریجانی عزیز
سلام
مجموعه عرفان کیهانی (حلقه) از ابتدای تمایل شما به همراهی، چنان پذیرای حضورتان بود که تغییر نام عرفان حلقه به عرفان کیهانی را از جنابعالی پذیرفت؛ از پیشنهاد نیکویتان برای نوشتن مقدمه کتاب های این عرفان استقبال کرد؛ جای گرفتن پاورقی های کتاب «عرفان کیهانی» را که دوستان علاقه مند زیر نظر شما تنظیم کرده بودند ، در کنار مطالب نویسنده قبول کرد؛ جلسات متعددی از کلاس های درس را به سخنرانی شما اختصاص داد؛ کتاب های جنابعالی را در معرض فروش داوطلبان شرکت در دوره های این عرفان گذاشت؛ چندی پیش بر اساس پیشنهاد شما، صرفنظر از بخش عرفانی آموزه های موجود را اعلام کرد که گویا اکنون تاوان همین اعتماد را پس می دهد و ... .
و امروز نیز ضمن اطمینان از این که عرفان کیهانی (حلقه) که اساس آن ارتباط با خداوند است، با حضور یا غیاب هیچ فرد یا جمعی به افول نمی رسد، برای تصمیم شما مبنی بر کناره گیری احترام قائل است تا خوش استقبالِ بد بدرقه نباشد. از این رو، متن دست نویس مقدمه ی کتاب «انسان و معرفت» که در آن به اسلامی بودن این عرفان و کارآمدی آن در مقابله با عرفان های کاذب تصریح کرده اید و نکاتی را که سال گذشته در حاشیه مطالب این کتاب مرقوم فرمودید، بر چشم می گذارد و اگرچه آن ها را در آن کتاب به چاپ نخواهد رساند، از ارتباط های صمیمانه شما که تا ماه گذشته ادامه داشت، به خیر و خوشی یاد خواهد کرد.
در نهایت، به استحضار می رساند افراد موحد و متعهد این مجموعه که بسیاری از آنان اندیشمندان، اساتید حوزه و دانشگاه، ایثارگران و دیگر مدافعان جدی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند، همواره برای شما آرزوی توفیق دارند.
با احترام
محمد علی طاهری
30 آبان 1389

حاجیان


حاجیان آمدند با تعظیم

شاکر از رحمت خدای رحیم

جسته از محنت و بلای حجاز

رسته از دوزخ و عذاب الیم

آمده سوی مکه از عرفات

زده لبیک عمره از تنعیم

یافته حج و کرده عمره تمام

باز گشته به سوی خانه سلیم

من شدم ساعتی به استقبال

پای کردم برون ز حد گلیم

مر مرا در میان قافله بود

دوستی مخلص و عزیز و کریم

گفتم او را «بگو که چون رستی

زین سفر کردن به رنج و به بیم

تا ز تو باز مانده‌ام جاوید

فکرتم را ندامت است ندیم

شاد گشتم بدانکه کردی حج

چون تو کس نیست اندر این اقلیم

باز گو تا چگونه داشته‌ای

حرمت آن بزرگوار حریم:

چون همی خواستی گرفت احرام

چه نیت کردی اندر آن تحریم؟

جمله برخود حرام کرده بدی

هرچه مادون کردگار قدیم؟»

گفت «نی» گفتمش «زدی لبیک

از سر علم و از سر تعظیم

می‌شنیدی ندای حق و، جواب

باز دادی چنانکه داد کلیم؟»

گفت «نی» گفتمش «چو در عرفات

ایستادی و یافتی تقدیم

عارف حق شدی و منکر خویش

به تو از معرفت رسید نسیم؟»

گفت «نی» گفتمش «چون می‌کشتی

گوسفند از پی یسیر و یتیم

قرب خود دیدی اول و کردی

قتل و قربان نفس شوم لئیم؟»

گفت «نی» گفتمش «چو می‌رفتی

در حرم همچو اهل کهف و رقیم

ایمن از شر نفس خود بودی

وز غم فرقت و عذاب جحیم؟»

گفت «نی» گفتمش «چو سنگ جمار

همی انداختی به دیو رجیم

از خود انداختی برون یکسر

همه عادات و فعلهای ذمیم؟»

گفت «نی» گفتمش «چو گشتی تو

مطلع بر مقام ابراهیم

کردی از صدق و اعتقاد و یقین

خویشی خویش را به حق تسلیم؟»

گفت «نی» گفتمش «به وقت طواف

که دویدی به هروله چو ظلیم

از طواف همه ملائکتان

یاد کردی به گرد عرش عظیم؟»

گفت «نی»گفتمش «چو کردی سعی

از صفا سوی مروه بر تقسیم

دیدی اندر صفای خود کونین

شد دلت فارغ از جحیم و نعیم؟»

گفت «نی» گفتمش «چو گشتی باز

مانده از هجر کعبه بر دل ریم

کردی آنجا به گور مر خود را

همچنانی کنون که گشته رمیم؟»

گفت « از این باب هر چه گفتی تو

من ندانسته‌ام صحیح و سقیم»

گفتم «ای دوست پس نکردی حج

نشدی در مقام محو مقیم

رفته‌ای مکه دیده، آمده باز

محنت بادیه خریده به سیم

گر تو خواهی که حج کنی، پس از این

این چنین کن که کردمت تعلیم»


ناصر خسرو قبادیانی

۱۳۸۹ خرداد ۱۶, یکشنبه

ای کاش . . .

کاش میشد که به تو اینهمه ایکاش نگفت . .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۲, یکشنبه

ان لم یکن لکم دین فکونوا احرارا فی دنیاکم

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الامام الحسین علیه السلام :

ان لم یکن لکم دین فکونوا احرارا فی دنیاکم

(اگر دین ندارید لااقل در دنیا آزاده باشید)

باز هم کج اندیشی، کوته فکری و نادانی سر از گریبانی برآورد و به نام و ظاهری حق جویانه در تحریف حقیقت اقدامی ناشایست صورت گرفت و برخی با طرح یک عکس منتسب به جناب آقای محمدعلی طاهری و خانواده محترم ایشان که صحت و اصالت آن مورد تردید است و دامن زدن به شایعات، عمق جهالت و نادانی و بی منطقی خود را به اثبات رساندند.

این عده قصد تخریب آموزه های والا و ژرف عرفان کیهانی را دارند که سالهاست مورد مطالعه و تحقیق واقع شده است و البته برای رویارویی نیز منشهای آزادمردانه ای وجود دارد که شایسته بود از آن بهره برند و راههای سخیف و غیر اخلاقی را پی نگیرند.

همراه با تصویر به نمایش گذاشته شده، صدایی به صورت بریده و کوتاه به عنوان افشاگری اظهار شده است. در حالیکه این قبیل اصوات و نظرات مکتوب ایشان در دسترس اکثریت کسانی که با این آموزه ها آشنا هستند قرار دارد.

مطلب مطرح شده، نگاهی جدید و روشن کننده نسبت به ناظر در سطح کلان آفرینش را بیان می کند که شایسته است به عنوان پایان نامه ای در سطح دانش پژوهان الهیات و قرآن پژوهان مورد مطالعه و تحقیق واقع گردد.

لازم است تناقضات میان صدای ارائه شده و متن مندرج در وبلاگ از قول ایشان مورد توجه قرار گیرد از جمله :

تناقض ظاهری که در نگاه اول به برخی آیات به نظر می رسد (و برخی مفسرین به آن اذعان کرده اند) به دلیل بی توجهی به جایگاه "ناظر" و مرتبه آن است (خداوندی که فوق زمان است و انسان که در این مقطع زمان مند می باشد). موضوع "ناظر" در قرآن کریم، بحثی عظیم دارد که طرح تحقیقاتی بزرگی را می طلبد.

از جهتی، توجه و عنایت آقای طاهری به تقدس قرآن کریم از متن صدای ارائه شده به دست می آید و اهتمام ایشان نسبت به عرضه هر تفکر به قرآن کریم را می توان از مقالات ایشان (از جمله مقاله "حرکت عرفانی") دریافت.

بدیهی است که منظور ایشان، از جمله ی "نمی دانسته چه نوشته" اشاره به انزال دفعی قرآن کریم است و تاکیدی بر این مطلب که این کتاب مقدس ساخته و بافته ی نبی اکرم (ص) نیست که "و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی" .تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
راه کج، همچون کژراهه، کج می شنود، کج می گوید و کج می نویسد...

بر گرفته از:وبلاگ راه راست

چراغی را که ایزد برفروزد.


دیشب قارچ گونه وبلاگی از هزارتوی جهل و تاریکی اوباش سر برآورد که توهین‌هایی به همه ی کسانی کرده بود که سال هاست از تعالیم عالی عرفان حلقه بهره های نظری و عملی برده اند.
واضح است که مزخرفات وبلاگ راه کج ارزش پاسخ گویی رسمی را ندارد و از موسسه عرفان حلقه انتظار پاسخی نمی‌رود و این ما هنرآموزان مکتب عرفان حلقه هستیم که باید خاک بر دهان یاوه گویان بپاشیم.
1ـ تاکنون مدرک تحصیلی استاد محل اشکال بود که چگونه فردی با مدرک مهندسی از عرفان سخن می گوید. امروز مفتش شده‌اند که مدرک مهندسی را ببینند. لابد اگر استاد مدرک تحصیلی ارائه کردند آموزه‌های معرفتی‌شان مهر تایید می گیرد. مدرک مهندسی استاد از بیانش و سوابق و همکاران و دوستانشان هویداست و نیازی به ارائه نیست. ایشان که اکنون اسیر حماقت چون شمایی است، هر کجای عالم بود چند دکترای افتخاری گرفته بود! درانتها هم گردانندگان وبلاگ تصویری از خود ارائه کرده اند که مانند آن حیوان زبان بسته پشت سر هم مدرک رو می کنند و بع‌بع می کنند!
2ـ اهانت به قران کسی می کند که بر خلاف نص صریح قرآن دروغ می‌گوید. غافل از این که هر کس صدا را دانلود کند در می یابد جملات نوشته شده دروغ است: در وبلاگ آمده است استاد طاهری در پاسخ به اشکال دیدگاههای وی در قران و احتمال واکنش مخالفین گفت:"تقصیر ما نیست قران خودش تناقض دارد" در حالی که استاد تاکید می کنند : " با برداشتهای ناقص افراد تناقض در قرآن به وجود می‌آید و ربطی به کار ما ندارد" و اشاره می کنند علت این که برخی افراد استناد قرآنی می کنند و به آیات ظاهرا متناقض می رسند، ناآگاهی از ناظر در هر یک از آیات قرآن است. این دروغ ، با بریدن یک جمله وسط یک بحث علمی که باید پخته شده ی آن ارائه شود ساخته و پرداخته شده است و هر کس با شنیدن صدای استاد به آن پی می برد. باز می نویسد استاد گفتند:کلیاتی به ذهن پیامبر آمده و چون خودش نمی دانسته بیان کرده. در حالی که از فایل صوتی به هیچ وجه چنین چیزی فهمیده نمی شود مگر این که فرد از فرط بی سوادی از هر جمله یک کلمه را بفهمد. در وبلاگ آمده است سوال کننده از استاد، مشکل خود را این می داند که مردم معتقدند قران غیر قابل خدشه است و به آقای طاهری پیشنهاد می دهد که حجیت قران را بشکنند تا بتوانند نظرات خود را طرح کنند. در حالی که در فایل صوتی می شنویم :"مشکلی که ما با مخاطب داریم این است که می گویند مگر نه این که قرآن محرز است پس چرا اینجا این حرف را نگفته. ما اول باید برمحرز بودن و همه جانبه بودن قرآن بحث کنیم" واضح است که نه کلمه حجیت در فایل صوتی شنیده می شود ونه شکستن و نه طرح نظرات خود.
3ـ حرمت علنی کردن عکس خانوادگی که استاد بر سر بام با محارم خود انداخته است کمتر ازحرمت تهمت و فتنه و دروغ نیست؟
4ـ هر استادی با شاگردان خود عکس می گیرد. نظیر عکس استاد با هنر آموزانش، در آلبوم هر دانشجویی هست . احتمالا دوستان زیر دیپلم از چنین فضایی در دانشگاه ها بی خبرند. اما عکس های خصوصی چند دختر و پسر چگونه به دست مدعیان شرع و اخلاق افتاده است جای شگفتی دارد. گمان کنم گرداننده ی نا محترم این وبلاگ خود زنی کرده واز عکس مهمانی های خصوصی خود مایه گذاشته است.
5ـ در خصوص خبر مخدوش و پر از دروغ و مملو از عناوین مجرمانه ای که با لحن‌ها و گویشهای گوناگون و ناسنجیده و سخیف در پایگاه ها ی خبری آمده است ، قضاوت را به عهده ی شما می گذارم.
به نظرم شایسته است نظرات استاد نزد اهل خبره مورد تدقیق و تنقید قرار گیرد تا هر بی سرو پایی به خود جسارت چنین اساعه ای را ندهد.
بر گرفته از : نقد راه کج